جستجوی واژه در لغتنامه دهخدا
جستجوی معنی واژه سحاء: (تعداد کل: 2)
سحاء
[سِ] (ع اِ) جِ سحاءه، مهر نامه رجوع به سحاءه و سحای شود || سازندهء بیل (المنجد) (اقرب الموارد).
سحاء
[سَحْ حا] (ع ص) (از س ح ح) ریزان، و منه یمین الله سحاء؛ ای دائمه الصب بالمطا (منتهی الارب) (از اقرب الموارد (||) از س ح ی) آنکه خاک و گل را از زمین رندد || باغبان که از بیل خیابان و غیره را آرایش دهد (منتهی الارب).