[سِ / سُ تُ دَ] (مص) (از: ستر+ دن، پسوند مصدری) رجوع کنید به ستوردن (حاشیهء برهان قاطع چ معین) محو (مجمل اللغه) (تاج المصادر بیهقی) (ترجمان القرآن) (دهار) محو کردن نابود کردن (ناظم الاطباء) زدودن : به لشکر چنین گفت هومان گرد که اندیشه از دل بباید ستردفردوسی بهومان...