جستجوی واژه در لغتنامه دهخدا
جستجوی معنی واژه سالی: (تعداد کل: 5)
سالی
(اِ) هر چیز دیرینه و کهنه و مستعمل را گویند (برهان) (آنندراج) (رشیدی) (شرفنامهء منیری (||) اِ) بهندی خواهرزن را گویند (برهان) (آنندراج).
سالی
(ص) بی غم (یادداشت مؤلف).
سالی
(اِ) انجدان رومی و کاسم رومی (الفاظ الادویه).
سالی
[سالْ لی] (اِخ) دهی است جزء دهستان مواضعان بخش ورزقان شهرستان اهر واقع در 69 هزارگزی جنوب ورزفان و 7 هزار و پانصدگزی شوسهء تبریز به اهر هوای آن معتدل و دارای 83 تن سکنه است آب آنجا از دو رشته چشمه و رودخانهء سرند تأمین میشود محصول آن غلات...