جستجوی واژه در لغتنامه دهخدا
جستجوی معنی واژه سارق: (تعداد کل: 4)
سارق
[رِ] (ع ص) دزد ج، سارقون و سارقین و سَرَقَه و سُرّاق (مهذب الاسماء) (غیاث اللغات) (منتهی الارب) برگیرنده چیزی بنهان از حرزی (اقرب الموارد) برگیرنده چیزی به نهان و بحیله (قطر المحیط) سرقت کننده دزدی کننده لُصّ : بدزدی زنعمت بدزدم ز خدمت چه برکت بود در میان دو...
سارق
[رُ] (ترکی، اِ) پارچه ای که در آن لباس بندند و نام دیگرش بقچه است (فرهنگ نظام ||) در ترکی بمعنی سرپیچ است (ناظم الاطباء) رجوع به سارخ، سارغ، ساروغ و ساروق شود.
سارق
[رُ] (اِخ) نام قصبه ای است قدیمی به قرب فراهان رجوع به ساروق شود.