[رَ] (حامص) رفاقت و مؤانست و همدمی و مصاحبت و دوستی (ناظم الاطباء).
[رَ] (اِخ) شاعری است متوفی بسال 939 ه ق او راست دیوانی به ترکی (یادداشت مؤلف).
[رَ] (اِخ) آملی از گویندگان ایرانی الاصل فارسی زبان دربار اکبرشاه و از مردم آمل بود وی به هندوستان سفر کرد و در اکبرآباد ( اقامت گزید بیت زیر ازوست: زخم شمشیر جفای تو به مرهم بستم تا ازو چاشنی درد تو بیرون نرود (از قاموس الاعلام ترکی ج 3...