جستجوی واژه در لغتنامه دهخدا
جستجوی معنی واژه ذهاب: (تعداد کل: 7)
ذهاب
[ذِ] (ع اِ) جِ ذهبه، باران ریزه یا باران بسیار. (منتهی الارب).
ذهاب
[ذِ] (ع اِ) جِ ذَهب. یعنی زرده های تخم مرغ || پیمانه های اهل یمن. جج، اَذاهِب. اذاهیب.
ذهاب
[ذَ] (ع مص) ذهوب. مذهب. رفتن. برفتن. شدن. بشدن. (تاج المصادر بیهقی). گذشتن. بگذشتن. گذشت. گذر. مقابل مجی ء. آمدن. و مقابل ایاب. بازگشتن: کرایه کردن مال برای ذهاب و ایاب؛ دو سره کرایه کردن آن. ذهاب و ایاب. آمد و شد. رفت و آمد. آمد و رفت. ذهاب ثلثان؛...
ذهاب
[ذِ] (اِخ) نام موضعی یا کوهی است.
ذهاب
[ذَ] (اِخ) نام قبیله ای از عرب. || نام جنگی از جنگهای قبیلهء بنی عامر از عرب و به این معنی بکسر هم آمده است. (مجمع الامثال میدانی).
ذهاب
[ذُ] (اِخ) موضعی است در دیار بلحرث بن کعب. و در المرصع گوید؛ نام غائطی است از ارض بنی الحارث بن کعب.
ذهاب
[ذَه ها] (اِخ) لقب عمروبن جندل بن سلمه یا لقب مالک بن جندل شاعر عرب است.