جستجوی واژه در لغتنامه دهخدا
جستجوی معنی واژه دیهیم جوی: (تعداد کل: 1)
دیهیم جوی
[دَ / دِ] (نف مرکب) جویندهء دیهیم طالب تخت و تاج و پادشاهی (ناظم الاطباء) : سوی رخش رخشنده بنهاد روی دوان رخش شد نزد دیهیم جویفردوسی وز آنجا سوی پارس بنهاد روی جوانبخت و بیدار و دیهیم جویفردوسی.
