(نف) دوشنده به قرینهء کوشا و دانا و گویا تقاضا (اقتضا) می کند که به معنی دوشنده باشد (از آنندراج (||) ص لیاقت) قابل دوشیدن دوشیدنی دوشانی که توان دوشیدنش دوشایی که توان دوشید او را: گاودوشا که می دوشند شیرده بسیارشیر (یادداشت مؤلف) هر حیوانی که آن را می...