جستجوی واژه در لغتنامه دهخدا
جستجوی معنی واژه دفعه: (تعداد کل: 4)
دفعه
[دَ عَ] (ع اِ) یک بار (منتهی الارب) (دهار) (ناظم الاطباء) ج، دَفعات (ناظم الاطباء).
دفعه
[دُ عَ] (ع اِ) باران که بیک بار آید (منتهی الارب) (از اقرب الموارد) پارهء باران (دهار) آب تیز تیزآب اول سیل (یادداشت مرحوم دهخدا) ج، دُفَع، دُفَعات || آنچه بریزد از مشک یا آوند یکباره (از منتهی الارب) (از اقرب الموارد ||) شاخ آب (دهار ||) آنچه جاری شود...
دفعه
[دَ عَ / عِ] (از ع، اِ) دفعه دفعت بار وهله مرحله (فرهنگ فارسی معین) باره مرتبه (ناظم الاطباء) یک نوبت (مقدمهء لغت میر سیدشریف جرجانی) کَرّه کرت پی نوبه نوبت دست مره : امیر محمود به دو سه دفعه از راه زمین داور بر اطراف غور زد (تاریخ بیهقی)...
دفعه
( [دَ عَ] (اِخ) ده کوچکی است از دهستان کشکوئیهء شهرستان رفسنجان (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8.