جستجوی واژه در لغت‌نامه دهخدا

جستجوی معنی واژه دروگر: (تعداد کل: 2)

دروگر

[دِ رَ / رُو گَ] (ص مرکب) شخصی که غله می برد و درو می کند و او را به عربی ح ّ ص اد خوانند (برهان) قطع کنندهء زراعت (غیاث) درو کننده (شرفنامهء منیری) که درو کند حاصد : دروگر زمانست و ما چون گیا همانش نبیره همانش نیافردوسی.

دروگر

[دُ گَ] (ص مرکب) درودگر مخفف درودگر که استاد چوب تراش باشد و به عربی نجار گویند (برهان) (از غیاث) : درحال نجاری طلب کرد تا صندوق بتراشد جبرئیل بصورت دروگری بر در سرای آمد (قصص الانبیاء ص 90 ) نه از دروگر و از کفشگر خبر داریم نه بر...
با مهر شما، راه هموارتر می‌شود

 

اگر قافیه‌ها بر دل‌ات نشسته‌اند و نغمۀ این ابزار، لبخند به لبت نشانده... بدان که این تلاش، بی‌هیچ چشم‌داشتی رقم خورده؛ اما نسیم حمایت تو، ادامۀ راه را برای ما هموارتر خواهد کرد.

حمایت از ما

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید
نرم‌افزار فرهنگ عروضی

فرهنگ عروضی هم‌صدا برای اندروید

فرهنگ لغت جامع عروض و قافیه با قابلیت وزن یابی.

گنجور

گنجور مجموعه‌ای ارزشمند از سروده‌ها و سخن‌رانی‌های شاعران پارسی‌گوی است که به صورت رایگان در اختیار همگان قرار گرفته است. برای مشاهده وب‌سایت گنجور اینجا کلیک کنید.

دریای سخن

نرم‌افزار دریای سخن کتابخانه‌ای بزرگ و ارزشمند از اشعار و سخنان شاعران گرانقدر ادب فارسی است که به حضور دوستداران شعر و ادب تقدیم می‌داریم.