جستجوی واژه در لغتنامه دهخدا
جستجوی معنی واژه دبی: (تعداد کل: 5)
دبی
[دُ بَی ی] (اِخ) عمارت نشین دبی در ساحل خلیج فارس مقابل ساحل ایران قرار داد و بترتیب از مقابل هرمز که بجانب کویت و عراق برویم رأس الخیمه وام القرین و عجمان و شارجه و بعد دبی واقع شده است فاصلهء شارجه و دبی کمتر است از شیخ نشینهای...
دبی
[دُ بَی ی] (اِخ) بندریست به عمان مقابل بندر لنگه پایتخت عمارت نشین دبی و همچون شهر ونیز است و ونیز خلیج فارس میتوان نامیدش و آن در دهانهء خلیجی قرار دارد و خلیج چون رودخانه ای می نماید و دور شهر را فراگرفته است و شهر را نیز بدو...
دبی
[دَ بَن] (ع اِ) رفتار نرم و آهسته || ملخ پیاده دبا یکی || مورچه (منتهی الارب).
دبی
[دَ بی ی] (اِخ) بازاریست عرب را (منتهی الارب).
دبی
[دُبْ / دِبْ بی ی] (ع اِ) کس: ما بالدار دُبی؛ نیست در خانه کسی (و بدون کلمهء نفی مستعمل نشود) (منتهی الارب) ما بدار دبی؛ ای احد (مهذب الاسماء) ما بالدار دبیج (منتهی الارب).