جستجوی واژه در لغتنامه دهخدا
جستجوی معنی واژه داله: (تعداد کل: 5)
داله
[لَ] (ع اِ) شهرت ج، دال (منتهی الارب) (آنندراج).
داله
[لَ / لِ] (اِ) دال پرندهء شکاری (شعوری ج 1 ص 426 ) رجوع به دال شود.
داله
[لِهْ] (ع ص) ضعیف النفس ناتوان دالهه (منتهی الارب).
داله
[لَ / لِ] (اِ) جزء دوم کلمه دوداله است و دوداله نام بازی است که کودکان به دو چوب بازند و از آن دو چوب است آنکه بزرگتر است چنبه و آنکه کوچکترست پل نامند رجوع به دوداله شود.
داله
[دالْ لَ] (ع اِمص) دالت اسم است اِدلال را، ای ما تدل به علی حمیمک قال فی الغریبین: هو شبه جرأه علیه (منتهی الارب) رجوع به دالت شود || ناز کردن دَلّ (از منتهی الارب (||) اِ) ناز.