جستجوی واژه در لغتنامه دهخدا
جستجوی معنی واژه دائمی: (تعداد کل: 2)
دائمی
[ءِ می ی] (ص نسبی) منسوب به دائم پیوسته مدام - عقد دائمی؛ مقابل عقد منقطع : بعقد دائمی و نکاح همیشگی در آوردم موکلهء خود را بموکل شما - غیردائمی؛ منقطع ناپایدار که پیوسته نباشد مقابل دائمی.
دائمی
[ءِ می ی] (اِخ) مولانا دائمی از استرآباد است و این مطلع از اوست: آن پری را که زگلبرگ قبا در بر اوست هر طرف بند قبا نیست ( که بال و پر اوست (ترجمهء مجالس النفائس ص 86.