جستجوی واژه در لغتنامه دهخدا
جستجوی معنی واژه خنجر: (تعداد کل: 3)
خنجر
[خَ / خِ جَ] (ع اِ) دشنه دشنهء کلان چاقوی کلان (منتهی الارب) (از تاج العروس) (از لسان العرب) سلاحی نوکدار و برنده (ناظم الاطباء) دشنه (بحرالجواهر) (محمودبن عمر) نوعی از کارد یا شمشیر کوتاه نوک تیز هلالی جنگ را (یادداشت بخط مؤلف) ج، خناجر : اگر سر همه سوی...
خنجر
[خَ جَ] (ع ص، اِ) ماده شتر بسیارشیر (منتهی الارب) (از تاج العروس) (از لسان العرب) خنجره رجوع به خنجره شود.
خنجر
[خَ جَ] (اِخ) دهی است از دهستان مشکین باختری بخش مرکزی شهرستان خیاو دارای 126 تن سکنه آب آن از رود مشکین و ( محصول آن غلات و حبوبات و شغل اهالی زراعت و گله داری و راه آن ارابه رو است (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4.