[خَ یِ] (ع اِ) خلائق جِ خلیقه (دهار) (ناظم الاطباء) برایا مخلوقات مردم (یادداشت بخط مؤلف) : و پولی (پُلی) ساختند و خلایق و چهارپایان بدان می گذشتند (ترجمهء تفسیر طبری) ندانم یک تن از جمع خلایق که در دل تخم مهر تو نکشته بوالمثل (از صحاح الفرس) درآ ای...