جستجوی واژه در لغتنامه دهخدا
جستجوی معنی واژه خس خس: (تعداد کل: 2)
خس خس
[خِ خِ] (اِ صوت) آوازی که از سینهء شخصی برآید که مبتلا به نفس تنگی باشد (ناظم الاطباء ||) حکایت صوت سینهء سرماخورده گاه تنفس حکایت صوت سینهء سخت گرفته حکایت آواز شش بیمار (یادداشت بخط مؤلف).
خس خس
[خُ خُ] (اِ صوت) کلمه ای که پیاپی با لحنی خاص گویند ایستادن مرغ را تا او را بگیرند (یادداشت بخط مؤلف).