جستجوی واژه در لغت‌نامه دهخدا

جستجوی معنی واژه خسته: (تعداد کل: 2)

خسته

[خَ تَ / تِ] (اِ) استخوان خرما و شفتالو و زردآلو و امثال آن (برهان قاطع) هسته( 1) (از ناظم الاطباء) عَجَم تکس تکسک تخم حب نواه (یادداشت بخط مؤلف) خذف؛ سنگریزه و خستهء خرما و مانند آن انداختن به انگشتان یا به چوبی فرصد؛ خستهء مویز خضعه؛ خرمابن رسته...

خسته

[خُ تَ / تِ] (اِ) بنوره دیوار و پی آن باشد (از برهان قاطع) (از ناظم الاطباء) (از آنندراج).
قافیه‌یاب برای اندروید

با خرید نسخه اندرویدی قافیه‌یاب از فروشگاه‌های زیر از این پروژه حمایت کنید:

 قافیه‌یاب اندرویدی هم‌صدا

 قافیه‌یاب اندرویدی هم‌صدا

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید
نرم‌افزار فرهنگ عروضی

فرهنگ عروضی هم‌صدا برای اندروید

فرهنگ لغت جامع عروض و قافیه با قابلیت وزن یابی.

گنجور

گنجور مجموعه‌ای ارزشمند از سروده‌ها و سخن‌رانی‌های شاعران پارسی‌گوی است که به صورت رایگان در اختیار همگان قرار گرفته است. برای مشاهده وب‌سایت گنجور اینجا کلیک کنید.

دریای سخن

نرم‌افزار دریای سخن کتابخانه‌ای بزرگ و ارزشمند از اشعار و سخنان شاعران گرانقدر ادب فارسی است که به حضور دوستداران شعر و ادب تقدیم می‌داریم.