جستجوی واژه در لغت‌نامه دهخدا

جستجوی معنی واژه حمق: (تعداد کل: 5)

حمق

[حَ مَ] (ع اِ) سپیدی که برآید از فرج. (منتهی الارب).

حمق

[حَ مِ] (ع ص) احمق. (اقرب الموارد). گول و بی عقل. || مرد کم موی در ریش. (منتهی الارب) (اقرب الموارد).

حمق

[حُمْ / حُ مُ] (ع مص) احمق و گول و بی عقل شدن. (منتهی الارب) (اقرب الموارد). احمق شدن. (تاج المصادر بیهقی).

حمق

[حُ] (ع اِ) می. (منتهی الارب). خمر. (اقرب الموارد). شراب. (آنندراج). || (اِمص) گولی و بی عقلی. (منتهی الارب). حماقت. رعونت. قلت عقل و نقصان آن یا فساد و کساد در آن. (اقرب الموارد). مقابل کَیِّس :
دل بیمار را دوا بتوان
حمق را هیچگونه چاره مدان.سنایی.
|| در اصطلاح، کم شدن فکر...

حمق

[حُ مُ] (ع ص تفضیلی) حَمقی. حِماق. جِ احمق. || (اِمص) گولی و بی عقلی. (منتهی الارب). رجوع به حمق شود.
قافیه‌یاب برای اندروید

با خرید نسخه اندرویدی قافیه‌یاب از فروشگاه‌های زیر از این پروژه حمایت کنید:

 قافیه‌یاب اندرویدی هم‌صدا

 قافیه‌یاب اندرویدی هم‌صدا

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید
نرم‌افزار فرهنگ عروضی

فرهنگ عروضی هم‌صدا برای اندروید

فرهنگ لغت جامع عروض و قافیه با قابلیت وزن یابی.

گنجور

گنجور مجموعه‌ای ارزشمند از سروده‌ها و سخن‌رانی‌های شاعران پارسی‌گوی است که به صورت رایگان در اختیار همگان قرار گرفته است. برای مشاهده وب‌سایت گنجور اینجا کلیک کنید.

دریای سخن

نرم‌افزار دریای سخن کتابخانه‌ای بزرگ و ارزشمند از اشعار و سخنان شاعران گرانقدر ادب فارسی است که به حضور دوستداران شعر و ادب تقدیم می‌داریم.