جستجوی واژه در لغتنامه دهخدا
جستجوی معنی واژه حفظ: (تعداد کل: 1)
حفظ
[حِ] (ع مص) نگاه داشتن. نگه داشتن. نگاهداشت. نگهداری. نگهداشت. گوش داشتن. حیاطه. وقایه. حراست. صیانت. محافظت، حرس. بقو. بقاوت. نگاهداری کردن. نگهداری کردن. بازداشتن شیئی از زیان و هلاک : احسن الله حفظک و حیاطک. (تاریخ بیهقی ص298).
حفظ و عون خدای عزّوجل
بر سر و تنش خود و خفتان باد.مسعودسعد.
از...
حفظ و عون خدای عزّوجل
بر سر و تنش خود و خفتان باد.مسعودسعد.
از...