جستجوی واژه در لغت‌نامه دهخدا

جستجوی معنی واژه حرب: (تعداد کل: 35)

حرب

[حَ] (ع اِ) نبرد. ناورد. آورد. ستیز. رزم. کارزار. (مهذب الاسماء). جنگ. (ترجمان عادل). مقابل صلح. کین. کینه. معرکه. وقیعه. وقعت. مقاتله. وغا. ام صبار. (المرصع). ام صبور. ام قسطل. (المرصع). پرخاش. پیکار. ج، حُروب :
پیامی بدادی به آئین و چرب
بدان تا نباشد به بیداد حرب.فردوسی.
بزخمی کزوغ ورا خرد کرد
چنین...

حرب

[حَ] (ع مص) ربودن مال کسی را و بی چیز گردانیدن او را. ربودن مال. بستدن مال. (تاج المصادر بیهقی).

حرب

[حَ رَ] (ع مص) گرفتن مال کسی و بی چیز ماندن او.

حرب

[حَ رِ] (ع ص) مردی حرب؛ مردی بسیارجنگ. سخت خشمگین. شیری حرب؛ شیری خشمناک. (منتهی الارب). ج، حَرْبی.

حرب

[حَ رَ] (ع مص) سخت خشمگین شدن. سخت خشم گرفتن. (تاج المصادر بیهقی).

حرب

[حَ رَ] (ع اِ) شکوفهء خرما که از غنچه پدید آید. (منتهی الارب). طلع. بهار خرما. و بعضی بکسر اول و فتح ثانی گفته اند.

حرب

[حَ] (اِخ) شهری است میان ینیم و بیشه بر سر راه صنعاء که آنرا بنات حرب نیز گویند. (معجم البلدان).

حرب

[حَ] (اِخ) در کتاب الموطأ مالک نام وی آورده است. (الاصابه ج1 قسم اول ص334).

حرب

[حَ] (اِخ) ابن ابی العالیه، مکنی به ابی معاذ. تابعی است. (منتهی الارب). و رجوع به ابومعاذ شود.

حرب

[حَ] (اِخ) ابن ابی حرب ثقفی. برخی نام پدرش را هلال یاد کرده اند. تابعی است. عبدان وی را یاد کرده است. (الاصابه قسم چهارم ج2 ص78).

حرب

[حَ] (اِخ) ابن امیه. جد اعلای بنی امیه و پدر ابوسفیان است. ابوالعاص که جد عثمان و مروان بوده برادر همین حرب است. (تاریخ گزیده ص236) (قاموس الاعلام ترکی).

حرب

[حَ] (اِخ) ابن جنادب. فتح دمشق در عهد عمر دریافت و اقطاعی (تیولی) در آنجا بدست آورد. (الاصابه قسم سوم ج2 ص60).

حرب

[حَ] (اِخ) ابن حارث محاربی. ربیع بن زیاد از وی روایت دارد. بخاری در تاریخ او را یاد کرده. (الاصابه قسم اول ج1 ص334).

حرب

[حَ] (اِخ) ابن خالد. محدث است. (منتهی الارب).

حرب

[حَ] (اِخ) ابن ریطه بن عمر. با گروهی از طائفهء خود بنزد پیغمبر (ص) آمد، و در میان جحفه و مدینه او را ملاقات کرد، پس گروهی از ایشان درگذشتند و این موجب تطیر دیگران شد و مراجعت کردند، و حرب بن ریطه اشعاری مشعر بر ایمان به او فرستاد...

حرب

[حَ] (اِخ) ابن زهیر. محدث است. (منتهی الارب).

حرب

[حَ] (اِخ) ابن سلم بن زیادبن ابیه. آنکس است که نهر حریب بدو منسوب است.

حرب

[حَ] (اِخ) ابن شریح. محدث است. (منتهی الارب).

حرب

[حَ] (اِخ) ابن صبیح، صاحب الاعمیه. محدث است. (منتهی الارب).

حرب

[حَ] (اِخ) ابن طاهربن محمد، مکنی به ابونصر. از اسواری و مظالمی نقل کند. (ذکر اخبار اصبهان ج1 ص304).

با مهر شما، راه هموارتر می‌شود

 

اگر قافیه‌ها بر دل‌ات نشسته‌اند و نغمۀ این ابزار، لبخند به لبت نشانده... بدان که این تلاش، بی‌هیچ چشم‌داشتی رقم خورده؛ اما نسیم حمایت تو، ادامۀ راه را برای ما هموارتر خواهد کرد.

حمایت از ما

قافیه‌یاب برای اندروید

با خرید نسخه اندرویدی قافیه‌یاب از کافه‌بازار یا مایکت از این پروژه ادبی حمایت کنید.

خرید از بازار خرید از مایکت

ربات تلگرامی قافیه‌یاب

ربات قافیه‌یاب هم‌صدا، ابزاری کاربردی، رایگان و سریع در زمینه ادبیات فارسی برای جستجوی قافیه در تلگرام.

مشاهده ربات

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید
نرم‌افزار فرهنگ عروضی

فرهنگ عروضی هم‌صدا برای اندروید

فرهنگ لغت جامع عروض و قافیه با قابلیت وزن یابی.

گنجور

گنجور مجموعه‌ای ارزشمند از سروده‌ها و سخن‌رانی‌های شاعران پارسی‌گوی است که به صورت رایگان در اختیار همگان قرار گرفته است. برای مشاهده وب‌سایت گنجور اینجا کلیک کنید.

دریای سخن

نرم‌افزار دریای سخن کتابخانه‌ای بزرگ و ارزشمند از اشعار و سخنان شاعران گرانقدر ادب فارسی است که به حضور دوستداران شعر و ادب تقدیم می‌داریم.