جستجوی واژه در لغتنامه دهخدا
جستجوی معنی واژه حایض: (تعداد کل: 1)
حایض
[یِ] (ع ص) نعت فاعلی از حیض. حایضه. (منتهی الارب) (صراح). ج، حیض، حوایض. (مهذب الاسماء) (منتهی الارب). و رجوع به حائض شود :
حایض او، من شده به گرمابه
ماهی او، من طپیده در تابه.سنائی.
لعبت زرنیخ شد این گوی زرد
چون زن حایض پی لعبت مگرد.
نظامی.
حایض او، من شده به گرمابه
ماهی او، من طپیده در تابه.سنائی.
لعبت زرنیخ شد این گوی زرد
چون زن حایض پی لعبت مگرد.
نظامی.