[سِ] (ع ص) نعت فاعلی از حسد. رشگن. رشک برنده. رشک بر. حسدبرنده. حسود. صاحب حسد. حسدکننده. حقود. بدخواه. (دهار) (مهذب الاسماء). آنکه زوال نعمت غیر را تمنی کند. تمناکنندهء زوال نعمت کسی. باثر. (منتهی الارب). ج، حاسدون. حاسدین. حُسَّد. حُسّاد. حَسَده : قُل اعوذ برب الفلق... و من شَرّ...