جستجوی واژه در لغتنامه دهخدا
جستجوی معنی واژه حادث: (تعداد کل: 2)
حادث
[دِ] (ع ص) نعت فاعلی از حدوث. نو. تازه(1). نوشده. نوشونده. (مهذب الاسماء). نوآورده. ج، حوادِث. (تاج العروس). || (اصطلاح فلسفه) مُحدَث، مقابل قدیم. آنکه آغاز دارد. || جرجانی در تعریفات آرد: الحادث مایکون مسبوقا بالعدم و یسمی حدوثا زمانیا و قد یعبرعن الحدوث بالحاجه الی الغیر ویسمی حدوثا ذاتیا....
حادث
[دِ] (اِخ) نام موضعی است بساحل دریای یمن.