جستجوی واژه در لغتنامه دهخدا
جستجوی معنی واژه جیز: (تعداد کل: 3)
جیز
[یَ] (ع اِ) جِ جیزه. (منتهی الارب) (اقرب الموارد). رجوع به جیزه شود.
جیز
(ع اِ) جِ جیزه. (منتهی الارب) (اقرب الموارد). رجوع به جیزه شود. || قبر. (منتهی الارب) (اقرب الموارد). || کرانهء وادی. (منتهی الارب) (اقرب الموارد).
جیز
(اِ صوت) در تداول عوام، کلمه ای که بدان کودکان را از نزدیک شدن به آتش ترسانند. آتش در زبان اطفال.
- جیز شدن؛ سوختن در زبان اطفال.
- جیز کردن؛ سوزاندن. (یادداشت بخط مرحوم دهخدا).
- جیز شدن؛ سوختن در زبان اطفال.
- جیز کردن؛ سوزاندن. (یادداشت بخط مرحوم دهخدا).