[جِ] (ع اِ) جِ جهت. جهت ها. سوها. سویها. اطراف. جوانب. || چهار سمت اصلی و سمت های فرعی. (فرهنگ فارسی معین).
- جهات سته؛ فوق، تحت، یمین، یسار، اَمام (قُدّام)، خَلْف.
|| رویها. همه روی: بهمهء جهات. || مالیاتی است که بر صنایع تعلق میگرفته. (فرهنگ فارسی معین).
- مال و جهات؛...