[جَ نَ] (اِ) طفل که بسیار گرید و بسیار چیزها خواهد و چون دهند باز چیز دیگر طلبد. کودک بی آرام که همیشه گرید. که همیشه بهانه گیرد. (یادداشت مؤلف).
[جَ نَ] (ع مص) منجمد شدن آب و جز آن. فعل آن از نصر است. (از منتهی الارب) (از اقرب الموارد).
[جِ] (ع اِ) قسمت و گونه از هر چیزی از مردم و جز آن و آن اعم از نوع است، پس ابل (شتر) جنس است از بهایم. (منتهی الارب) (کشاف اصطلاحات الفنون). قسمتی از هر چیز و جمع آن اجناس است و جنس اعم است از نوع، چنانکه گویند حیوان...