جستجوی واژه در لغتنامه دهخدا
جستجوی معنی واژه جلدی: (تعداد کل: 3)
جلدی
[جِ] (ص نسبی) پوستی.
- امراض جلدی؛ بیماری های پوستی. (از یادداشت های دهخدا).
- امراض جلدی؛ بیماری های پوستی. (از یادداشت های دهخدا).
جلدی
[جَ] (حامص) چستی. جلادت. (از یادداشت های دهخدا). جلاده. (دهار). شجاعت. دلاوری. (از یادداشت های دهخدا). تیزی. گرمی. (از آنندراج). صرامت :
یکی سخت پیمان ستد زو نخست
پس آنگه به جلدی ره چاره جست.
فردوسی.
جلدی و مردی همی پدید کنی
تنگدلی غمگنی ز بی عملی.
ناصرخسرو (دیوان ص 444).
می رباید ز غایت جلدی
از میان...
یکی سخت پیمان ستد زو نخست
پس آنگه به جلدی ره چاره جست.
فردوسی.
جلدی و مردی همی پدید کنی
تنگدلی غمگنی ز بی عملی.
ناصرخسرو (دیوان ص 444).
می رباید ز غایت جلدی
از میان...
جلدی
[جَ] (ص نسبی) منسوب است به جلدبن سعد العشیره. (انساب سمعانی).