جستجوی واژه در لغتنامه دهخدا
جستجوی معنی واژه جلالیه: (تعداد کل: 4)
جلالیه
[جَ لیْ یَ] (اِخ) شهری است نزدیک روم. در تاریخ حبیب السیر آمده: در ایام سلطنت قسطنطین دین نصاری تقویت یافته متوطنان بلادی که بولایت روم اتصال دارد از جلالیه و صقالیه و روس و آلان و ارمن و کرج بتمام ایمان آوردند. (حبیب السیر چ خیام ج 1 ص...
جلالیه
[جَ لیْ یَ] (اِخ) دهی است از بخش حومهء سوسنگرد شهرستان دشت میشان. واقع در 9هزارگزی خاوری سوسنگرد سر راه مالرو عمومی اهواز بسوسنگرد. این ده در دشت قرار گرفته و هوایی گرمسیری مالاریایی دارد. سکنهء آن 250 تن. آب آن از رودخانهء کرخه بوسیلهء موتور تأمین میشود و محصول...
جلالیه
[جَ لیْ یَ] (اِخ) دهی است جزو دهستان غار بخش ری شهرستان تهران. واقع در 23هزارگزی جنوب باختری ری و شش هزارگزی باختر راه قم. این ده در جلگه قرار گرفته و هوایی معتدل دارد. سکنهء آن 158 تن. آب آن از قنات و محصول آن غلات، صیفی، چغندر قند...