جستجوی واژه در لغتنامه دهخدا
جستجوی معنی واژه جلاله: (تعداد کل: 4)
جلاله
[جَ لَ] (ع مص) در همهء معانی رجوع به جَلال شود.
- لفظ جلاله، اسم جلاله؛ لفظ الله است که در جزوی از اجزای مصحف مجید متواتر پهلوی هم واقع شده و بنا بر تکرار جلالتین گویند. ارباب تفسیر نوشته اند که در اثنای قرائت جلالتین هر دعا که شود درجهء...
- لفظ جلاله، اسم جلاله؛ لفظ الله است که در جزوی از اجزای مصحف مجید متواتر پهلوی هم واقع شده و بنا بر تکرار جلالتین گویند. ارباب تفسیر نوشته اند که در اثنای قرائت جلالتین هر دعا که شود درجهء...
جلاله
[جُ لَ] (ع ص) مؤنث جُلال بمعنی بزرگ و بزرگ قدر. || ناقهء بزرگ. (منتهی الارب).
جلاله
[جُلْ لا لَ] (ع ص) مؤنث جُلاّل. (منتهی الارب). رجوع به جلال شود.
جلاله
[جَلْ لا لَ] (ع ص) حیوانی که پلیدی انسان خورد. (ناظم الاطباء). ماده گاو پلیدی خوار. (منتهی الارب) (از اقرب الموارد). و در حدیث است: نُهی عن لحوم الجلاله. (اقرب الموارد). نُهی عن لبن الجلاله. (منتهی الارب).