جستجوی واژه در لغتنامه دهخدا
جستجوی معنی واژه جرگه: (تعداد کل: 3)
جرگه
[جَ گَ / گِ] (اِ) حلقه زدن و صف کشیدن مردم و حیوانات دیگر. (برهان). صف کشیدن انبوه مردم. (غیاث اللغات). مطلق صف و حلقه است خواه مردمان باشد، خواه سایر حیوان از چرنده و پرنده. (از آنندراج) (بهار عجم). حلقه. حوزه. جرغه. پره. مجمع. جماعت. محفل. رج. سپاه. صف....
جرگه
[جَ گَ] (اِخ) دهی است از دهستان زاوه از بخش حومهء شهرستان تربت حیدریه. این ده در بیست و چهارهزارگزی شمال خاوری تربت حیدریه و سر راه مالرو عمومی زاوه واقع شده است. محلی دامنه و معتدل است. و 123 تن سکنهء شیعی مذهب فارسی زبان دارد. محصول آن غلات...
جرگه
[جَ گَ] (اِخ) تیره ای از ایل بهارلو. (از ایالات خمسهء فارس). (جغرافیای سیاسی کیهان ص86).