[جَ] (ع ص، اِ) جاذب، یعنی ناقهء کم شیر. (از قطر المحیط). ناقه جذوب؛ ناقهء کم شیر. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (آنندراج). ج، جَواذب و جِذاب. (از منتهی الارب). || کشنده چیزی را. (آنندراج) :
صبر و خاموشی جذوب رحمت است
وین نشان جستن نشان علت است.مولوی.
کاف و نون همچون کمند آمد...