جستجوی واژه در لغتنامه دهخدا
جستجوی معنی واژه جدا: (تعداد کل: 3)
جدا
[جُ] (ص، ق) سوا. تنها. منفصل. مفروق. (ناظم الاطباء). مفروز. متمایز. جدا بضم اول در اوستا یتا(1) و در پهلوی جت جتاک(2) یا یت یتاک(3) و در اورامانی جیا(4) و همریشهء جز و جذ و جد است. جد دین یعنی جدا از دین، کافر و جدکاره. (از حاشیهء برهان چ...
جدا
[جَ] (ع اِ) باران که عام بود. (مهذب الاسماء). باران عام یا باران بسیار و بیحد. (منتهی الارب). باران عام یا بارانی که پایانش معلوم نباشد. (از اقرب الموارد) (از قطر المحیط): یقال: اللهم اسقنا غیثاً غدقا و جداً طبقاً. (از اقرب الموارد). || عطا و دهش. (منتهی الارب). عَطیه....