[جامْ پَرْ وَ] (نف مرکب)پرورندهء روان. (ناظم الاطباء). روح پرور. آنچه جان را پرورش دهد. آنکه یا آنچه باعث تیمار جان شود :
تو از معنی همان بینی که از بستان جان پرور
ز شکل و رنگ گل بیند دو چشم مرد نابینا.
ناصرخسرو.
هر بوسه کزو بقهر بستانم
چون آب حیات هست جان پرور.
امیر...