جستجوی واژه در لغتنامه دهخدا
جستجوی معنی واژه جان افشانی: (تعداد کل: 1)
جان افشانی
[اَ] (حامص مرکب) عمل جان افشاندن. جان دادن :
سعدیا هر که ندارد سر جان افشانی
مرد آن نیست که در حلقهء عشاق آید.
سعدی.
همچو گل بر چمن از باد میفشان دامن
زانکه در پای تو دارم سر جان افشانی.
حافظ.
رجوع به جان افشاندن شود.
سعدیا هر که ندارد سر جان افشانی
مرد آن نیست که در حلقهء عشاق آید.
سعدی.
همچو گل بر چمن از باد میفشان دامن
زانکه در پای تو دارم سر جان افشانی.
حافظ.
رجوع به جان افشاندن شود.