[ثَیْ یِ] (ع ص، اِ) کالم. زن شوی دیده که اکنون بی شوی است به طلاق یا مرگ شوی. بیوه. عوان. مقابل. دوشیزه. ج، ثیبات. || مرد زن گرفته که اکنون بی زن است. مقابل پسر. عزب. || خلاف بکر. و در مرد و زن هر دو مستعمل است.
[ثَ] (اِخ) کوهی است به شرقی مدینه الرسول.