جستجوی واژه در لغتنامه دهخدا
جستجوی معنی واژه تیزبین: (تعداد کل: 1)
تیزبین
(نف مرکب) تیزچشم... معروف. (آنندراج). کسی که دور را خوب می بیند. (ناظم الاطباء). دقیق. بادقت. کنجکاو. (فرهنگ فارسی معین) :
زودرو عزم او فراز و نشیب
تیزبین حزم او سپید و سیاه.ابوالفرج رونی.
گل بی خار اندر گلشن دهر
به چشم تیزبین کی می توان دید.
مسعودسعد.
و تیزبینان زمرهء انسانی گفته اند که کل...
زودرو عزم او فراز و نشیب
تیزبین حزم او سپید و سیاه.ابوالفرج رونی.
گل بی خار اندر گلشن دهر
به چشم تیزبین کی می توان دید.
مسعودسعد.
و تیزبینان زمرهء انسانی گفته اند که کل...