جستجوی واژه در لغتنامه دهخدا
جستجوی معنی واژه تپیدن: (تعداد کل: 2)
تپیدن
[تَ دَ] (مص). طپیدن. به طای حطی نوشتن رسم متأخرین است. (غیاث اللغات). معرب آن طبیدن باشد با بای ابجد. (برهان). بیقراری و اضطراب نمودن. (برهان) (ناظم الاطباء) (از فرهنگ نظام). اضطراب و بیقراری. (غیاث اللغات از بهار عجم). || از جای برجهیدن. (از صحاح الفرس). از جای جستن و...
تپیدن
[تَ دَ] (مص) (منحوت از تپمق ترکی) متعدی آن تپاندن. به فشار جای گرفتن : زنها و بچه ها بدیدن امنیه همگی تپیدند توی آغل هاشان. (یادداشت بخط مرحوم دهخدا).