[تَ] (ع مص) دشنام نادادن. یقال: وفر عرضه له. || بسیار بریدن جامه را. || افزودن. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). بسیار کردن. (تاج المصادر بیهقی) (زوزنی) (دهار). بسیار گردانیدن و تمام کردن. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). بسیار و بی نقص و تکمیل کردن غذای کسی را. (از...