جستجوی واژه در لغتنامه دهخدا
جستجوی معنی واژه تنویر: (تعداد کل: 2)
تنویر
[تَنْ] (ع مص) روشن کردن و روشن شدن. (تاج المصادر بیهقی) (زوزنی). روشن کردن. (دهار) (غیاث اللغات) (آنندراج). روشن گردیدن و روشن کردن (لازم و متعدی است). (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || آمیخته و مشتبه گردانیدن کار را بر کسی یا کردن فعل نورهء ساحره با کسی....
تنویر
[تَنْ] (از ع، مص) استعمال نوره جهت ستردن مویها. (ناظم الاطباء). نوره کشیدن. واجبی کشیدن. || (اِ) نوره. واجبی. (فرهنگ فارسی معین).