جستجوی واژه در لغتنامه دهخدا
جستجوی معنی واژه تنهاخور: (تعداد کل: 1)
تنهاخور
[تَ خوَرْ / خُرْ] (نف مرکب)تنهاخوار. که تنها خورد : مخور تنها گرت خود آب جوی است که تنهاخور چو دریا تلخ خوی است.نظامی. رجوع به مادهء قبل و تنها و دیگر ترکیبهای آن شود.