جستجوی واژه در لغتنامه دهخدا
جستجوی معنی واژه تنبول: (تعداد کل: 3)
تنبول
[تَمْ] (اِ) برگی باشد که در هندوستان پان گویند و با آهک و فوفل خورند. (برهان). برگی باشد بمقدار کف دست و کوچکتر و بزرگتر از کف نیز بشود و در ملک هندوستان با فوفل و آهک بخورند و آن را تانبول و تامول و پان نیز خوانند. (فرهنگ جهانگیری)....
تنبول
[تَمْ] (ع ص) کوتاه. ج، تنابیل. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد).
تنبول
[تَمْ] (اِخ) نام قلعه ای است در هندوستان. (برهان) (از فرهنگ جهانگیری).