جستجوی واژه در لغتنامه دهخدا
جستجوی معنی واژه تقی: (تعداد کل: 9)
تقی
[تَ ی ی] (ع ص) پرهیزکار. (دهار) (ترجمان جرجانی ترتیب عادل بن علی) (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). ج، اتقیاء و تُقواء. (اقرب الموارد) (ناظم الاطباء). بمعنی ترسنده از خدا و مجازاً بمعنی پرهیزکار. (غیاث اللغات) (آنندراج) :
از تقی دین طلب ز رعنا لاف
از صدف دُر طلب ز...
از تقی دین طلب ز رعنا لاف
از صدف دُر طلب ز...
تقی
[تُ قا] (ع مص) پرهیز کردن. (منتهی الارب). پرهیزکاری. (دهار) (مهذب الاسماء). تقاء. (ناظم الاطباء). || (اِ) پرهیز. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) :
به سخا و به هدی و به بها و به تقی، خوش
از خداوند سوی خلق جهانند و مشارند.
ناصرخسرو.
چون خرد افسر و تقی شد گاه
خواندت جبرئیل شاهنشاه.سنائی.
نهی بر اهل...
به سخا و به هدی و به بها و به تقی، خوش
از خداوند سوی خلق جهانند و مشارند.
ناصرخسرو.
چون خرد افسر و تقی شد گاه
خواندت جبرئیل شاهنشاه.سنائی.
نهی بر اهل...
تقی
[تَ] (اِخ) نام حضرت رسالت پناه صلی الله علیه و اله و سلم. (آنندراج). رجوع به محمد شود.
تقی
[تَ] (اِخ) لقب امام ثانی حسن بن علی المرتضی. رجوع به حبیب السیر چ خیام ج2 ص21 شود.
تقی
[تَ] (اِخ) لقب امام محمد بن علی بن موسی الرضا، امام نهم شیعهء اثناعشریه است. رجوع به جواد شود.
تقی
[تَ] (اِخ) میرزا تقی خان امیرکبیر. رجوع به امیرکبیر شود.
تقی
[تَ] (اِخ) میرزا... از شعرای دورهء صفویه و معاصر شاه سلیمان است و این بیت از اوست:
در فضای تنگ دل راحت نمیگیرد قرار
گویی آبادانئی نزدیک این ویرانه نیست.
(از قاموس الاعلام ترکی).
در فضای تنگ دل راحت نمیگیرد قرار
گویی آبادانئی نزدیک این ویرانه نیست.
(از قاموس الاعلام ترکی).
تقی
[تَ] (اِخ) (میرزا...) علی آبادی. صاحب دیوان انشاء فتحعلی شاه قاجار است. وی متخلص به «صاحب» بود. رجوع به مجمح الفصحاء در ذکر شعرای معاصر مؤلف و سبک شناسی بهار ج3 ص334 شود.
تقی
[تَ] (اِخ) دهی است از بخش شیب آب شهرستان زابل که 398 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج8).