[تَ قَطْ طُ] (ع مص) پاره پاره شدن. (تاج المصادر بیهقی) (زوزنی) (ترجمان جرجانی ترتیب عادل بن علی). پاره پاره و بخش بخش گردیدن. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد)، منهُ قوله تعالی: لقد تقطع بینکم(1) فیمن قرأ بالرفع. (منتهی الارب). || پاره پاره و بخش بخش گردیدن،...