[تَ] (ع مص) به چیزی مشغول کردن. (تاج المصادر بیهقی). مشغول کردن کسی را به طعام و جز آن. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) (از آنندراج): فلان یعلل نفسه بتعله؛ ای یشغلها و یطعمها. (اقرب الموارد) : و او را بر سبیل تعلیل به کار رمهء خاص فرستاد....