[تَ عَقْ قُ] (ع مص) از پی درآمدن و کسی را به گناه وی بگرفتن. (تاج المصادر بیهقی). مؤاخذه نمودن کسی را بر گناهی که داشت. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || از چیزی پرسیدن. (تاج المصادر بیهقی). دوباره پرسیدن خبر را جهت شک. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء)...