[تَ] (ع مص) سخن سربسته گفتن. (ترجمان جرجانی ترتیب عادل بن علی) (دهار). بکنایه سخن گفتن. (منتهی الارب) (غیاث اللغات) (آنندراج) (ناظم الاطباء). خلاف تصریح. متعد بالباء و باللام. و از این معنی است معاریض در گفتار و آن توریه است بچیزی از چیزی و در مثل است که در...