[تَ] (ع مص) کر گردانیدن کسی را. (از اقرب الموارد). || گزیدن کسی را و دندان فروبردن در آن. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || بگذشتن شمشیر و تیر از آن چیز که بر آن آید. (تاج المصادر بیهقی) (زوزنی). درگذشتن شمشیر از استخوان و آهن و جز...