جستجوی واژه در لغتنامه دهخدا
جستجوی معنی واژه تسکین: (تعداد کل: 3)
تسکین
[تَ] (ع مص) بیارامانیدن. (تاج المصادر بیهقی). آرام دادن کسی را. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء) (از کشاف اصطلاحات الفنون). ساکن و آرام قرار دادن کسی را. (از متن اللغه) (از اقرب الموارد) (از المنجد). با لفظ دادن و کردن مستعمل. (آنندراج). سکون و عدم حرکت. آسایش و راحت و...
تسکین
[تَ] (اِخ) دهی است از دهستان رودبار که در بخش معلم کلایهء شهرستان قزوین و بر 54 هزارگزی باختر معلم کلایه و 30 هزارگزی راه عمومی قرار دارد. کوهستانی و سردسیر است و 59 تن سکنه دارد. آب آن از رودخانهء فشام و محصول آنجا غله و لبنیات و عسل...