جستجوی واژه در لغتنامه دهخدا
جستجوی معنی واژه تسکن: (تعداد کل: 1)
تسکن
[تَ سَکْ کُ] (ع مص) بیچاره شدن. (تاج المصادر بیهقی). درویش شدن. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء). مسکین شدن. (از متن اللغه) (از اقرب الموارد). || مانند مسکین گشتن: تسکین الرجل؛ اذا تشبه بالمسکین. (منتهی الارب). مانند مسکین گشتن. (از ناظم الاطباء). و رجوع به تمسکن شود. || مطمئن شدن...