جستجوی واژه در لغتنامه دهخدا
جستجوی معنی واژه تسویه: (تعداد کل: 3)
تسویه
[تَ سْ یَ] (ع مص) راست کردن. (تاج المصادر بیهقی) (زوزنی) (دهار). راست و برابر کردن چیزی را. (منتهی الارب) (از غیاث اللغات) (از آنندراج) (ناظم الاطباء). برابر کردن. (از متن اللغه) (از اقرب الموارد) (از المنجد): سویت المعوج فمااستوی. (از اقرب الموارد) (از المنجد).
- تسویه البیوت؛ اصطلاح نجومی، صاحب...
- تسویه البیوت؛ اصطلاح نجومی، صاحب...
تسویه
[تَ سْ یَ] (ع مص) از: («س و ء») عیب کردن کسی را و منسوب به بدی کردن و بد گفتن. (منتهی الارب). و رجوع به تسوئه و تسوی ء شود.
تسویه
[تَ سْ یَ] (ع اِ) تسویه. مأخوذ از عربی، راست کردگی و درست کردگی و برابری. (ناظم الاطباء).